بازگشت الهی به وقت الهی

 
باید چشم دل را بگشاییم!!!
تصادفی به این حقیقت عظیم دست نیافتیم که بهار با هر تکرارش از یکنواختی اش کاسته می شود .
عالمی بی نظیر که از آسمانش طلا می بارد ، چیزی شبیه داد و ستد عاطفی .
عجب موجود عجیبی ست این انسان !
عجب هوشیار است این طبیعت !
نه او دست از سر انسان بر می دارد ، نه انسان .
یکی نیست بگوید:
دست بردارید ؛
پی کارتان بروید.
ولی صدایی مرا به خود می آورد که همه اینها جزئی از طرح الهی زندگی مان است .
به زبان طبیعت آشنایم ،
مدام در گوشم زمزمه می کند ؛
به سراغ افراد برو ؛
محبت خود را به آنها نشان بده ؛
و به یکباره بر روی بزرگترین تابلوی دلم می نویسم :
اتحاد عشق و فرزانگی ،
آری این یعنی راز زندگی .
ای زمین مترس ، وجد و شادی بنما ، خدا عظمتش را به تو ارزانی داشته .
و ای انسان :
حال زمانش فرا رسیده .
از خدا می خواهم چنان باران رحمت و نعمت و سعادتی برای این لحظات بباراند که همه خالی بودن گذشته را پر کند .
می خواهم در لحظه بازگشت بهار فیض و برکت بطلبم .
می دانم خدا به سرعت معجزه می کند .
می خواهم برای تو :
خواه برای رهایی از خاطرات تلخ گذشته ؛
خواه برای بهبود در روابط آدمیان ؛
خواه برای پیدا کردن شغل بهتر ،درآمد بیشتر ؛
خواه برای توفیق معنوی و حل سایر مسایل زندگی .
آری کائنات سرشار از موهبت های بیکران برای تک تک آدمیان است .
ایمان دارم کائنات به وجود آمده ، تا نیکویی خود را برای انسان از طریق انسان متجلی کند .
انسان آفریده شده تا صاحب همه چیز باشد .
می خواهم نام این لحظه را بگذارم ، نه ، نه ،نه ، بیایید نام این لحظه را بگذاریم
بازگشت الهی به وقت الهی .
پس دیگر مجال نیست که بپرسی چگونه باید چشم دل را بگشایم ؟!
آری چشم دل بگشا تا دریافت کنی .
حال من می گویم تو آمین بگو :
امیدوارم به حق روزهای خاص خدا امسال خدا نظر ویژه ای به دفتر زندگی مان بیندازد و پای این دفتر را به نیت عاقبت به خیری امضا کند .

 
لحظه های نو مبارک .
بانوی دلتنگ
ژیلا صادقی