وقتی که قراره با ژیلا صادقی گفتگو کنید نیازی نیست که از ترس کم آوردن در مقابل تسلط و انرژی بالا ی او در صحبت کردن ، چند تا نوشابه انرژی زا بخورید. ژیلا این قدر با هیجان ، مثبت و انرژیک صحبت می کنه که شما رو با خودش همراه می کنه . باورتون نمی شه این قدر راحت با او صحبت می کنید . در طی ضبط این مصاحبه چند بار تعداد زیادی سوال رو همزمان و پشت سر هم از او پرسیدم و او بدون نوت برداری، سوالات رو گوش می کرد و بعد یکی یکی و بدون تپق زدن با سرعت زیاد جواب می داد.
گاهی با استفاده از کلمات سنگین که فقط از زبان یک مجری توانا شنیده می شوند جواب می داد، بدون این که سوالات رو فراموش کنه. بدون شک ژیلا صادقی یکی از توانمندترین و مسلط ترین مجریان کشور ماست. کپسولی از اطلاعات پزشکی ، هنری، مهندسی، تاریخی، دینی و… یک دایره المعارف کامل و تمام معنی.
از ورود به دنیای اجرا بفرمایید؟
17 سال پیش شروع کردم و اولین اجرای زنده ام برنامه ام زنگ جوانی بود. یادم می آید که اولین مهمان من مرحوم ناصرعبداللهی بودند، دقیقا سال 1377.
شغل دیگری غیر از اجرا دارید؟
نمیتونم بگم شغل، ولی تلاش هایی رو دارم که به نوعی مرتبط به دنیای بیزینس هستند؛ اما فعلا چیزی که برایم خیلی اهمیت داره کار دررسانه است.
نظرتون در مورد چهره ی خودتون چیه؟ نظر دیگران چیه؟
فتوژنیک بودن یک اصل مهم برای تاثیر گذار بودن است. در تصویر،همه آدم ها با آنچه که هستند فرق دارند. من تصویر رو دوست دارم. برنامه های زنده استاندارهای خاص خودشون و کیفیت های لازم رو دارند و همیشه تیمی که من با آن کار کرده ام یک تیم مجرب و حرفه ای بوده است.تقریبا تصویر من همیشه همون چیزی بوده که دوست داشتم، به ندرت شده که مشکل خاصی مثل نور و یا خستگی خود من وجود داشته باشه، اما چیزی که برایم جالبه اینه که تا به حال کسی به من نگفته خانم صادقی شما در تصویر بهتری یا در بیرون.
اولین تصویری که از دنیای کودکی خود به یاد می آوردید چیست؟
بیشتر لجبازی های خودم با پدر و مادرم در ارتباط با نوع تربیتم. هر وقت یاد اون روزها می افتم ناخودآگاه به فکر فرو می روم، چون من خیلی شیطون بودم (باخنده).
من همیشه این جوری تنبیه می شدم که توی یک اتاق بمونم واز اونجا بیرون نیام و من این قدر سرو صدا می کردم تا پدر و مادرم مجبور می شدند منو بیارن بیرون. من خیلی کودکی خوبی داشته ام و اون دوران رو خیلی دوست دارم.
خاطره ی خاصی از دوران کودکی تان به یاد می آورید؟
من و برادرم (محسن) که یک سال از من کوچک تر است در ابتدایی درس می خواندیم. یک روز معلم محسن از اون خواست تا مادرش رو بیاورد به مدرسه. محسن که جرات نمی کرد به مادرم این موضوع رو بگه از من خواست تا به جای مادرم به مدرسه بروم و من هم این کار را کردم(خنده)
اجرا در اختتامیه ی جشنواره فجر چطور بود؟
سخت ترین شب زندگی ام بود. نه به خاطر فرم اجرا، فقط به خاطر این که دقیقا در آخرین لحظات و در دقیقه 90 من انتخاب شدم و بلافاصله بعد از اجرا ایران رو ترک کردم. بدون حضور من قضاوت های خیلی ناجوانمردانه ای شد و انتظار داشتم خیلی منصفانه تر به این قضیه نگاه می کردند، حداقل هم صنفی های خودم. همیشه میگم، شاید خیلی ها روی گفتن این رو نداشتند که بگن چرا خودشون انتخاب نشدند و می گفتند چرا خانم صادقی؟ من با جسارت و صراحت کامل بارها گفتم من مجری گروه اجتماعی هستم. از سیاست و اقتصاد و… هم میدونم چون در همه ی موارد باید اطلاع داشته باشم و مطالعه کنم، اما تخصص من سینما نیست. چون فیلم های سینمای ایران رو خیلی نمی بینم و سال هاست که با سینمای ایران قهر کردم، علی رغم این که احترام خاصی برای دوستان خودم در سینما قائل هستم. از آقای شمقدری تشکر می کنم؛ ایشان در پایان مراسم فرمودند: فجر یک اجرای فاخر به خودش دید. اما دچار یه جور دوگانگی شدم که چرا دوستان و همکارانی که من این همه سال از آن ها حمایت کردم این گونه از من استقبال کردند؟ تنها کسی که منو حمایت کرد و به من قوت قلب و انرژی داد محمد سلوکی بود و ازش ممنونم. قرار بود ما با هم مراسم رو اجرا کنیم که قسمت نشد.
استعداد شما در کنترل برنامه زبانزد همه است. این موضوع ذاتی است یا در طی این سال ها آن را کسب کرده اید؟
من چیزی رو که دارم یک شبه به دست نیاوردم. ما حصل سال ها تجربه است. تحمل دغدغه های اجرا، حس مسئولیت و راهنمایی های بزرگوارانی مثل ژاله صادقیان ، اسماعیل میرفخرایی. از قدیم میگن چشمه باید خودش بجوشد. من هم وقتی خودم رو شناختم و این توانایی رو در خودم حس کردم که میتونم در اجرا موفق باشم روی اون کار کردم و مطمئن هستم الان با 17 سال پیش خودم که تازه وارد این حرفه شده بودم فرق زیادی دارم.
از خانه فیروزه ای بفرمایید؟
این روزها من معروف شدم به بانوی فیروزه ای. این برنامه این قدر موج مثبت داشت که روی همه ی عوامل تاثیر او رو میشه دید. هوش و درایت تهیه کننده یعنی آقای هاشمی اصل و حضور جواد مولا نیا به عنوان بهترین پارتنر در طی دوران کاری من، فکر میکنم خاطرات خوشی را به جای گذاشت.
در طی این دوران اتفاق خاصی نیفتاد؟
در طی تقریبا 2 سال اجرا در خانه ی فیروزه ای هیچ تنشی به وجودنیامد. همه با هم دوست بودند و همه با روحیه. یادم می آید در اردیبهشت که چمن ها تازه سبز شده بودند قرار بود من یک گلیم روی این چمن ها بیندازم و روی آن بنشینم. البته کارگردان از این قضیه بی خبر بود. وقتی آمدم از این طرف گلیم پایم را بگذارم آن طرف، ناگهان لیز خوردم و جلوی دوربین بر روی زمین افتادم. بدون وقفه بلند شدم و در مورد قدم های فکر نکرده شروع به صحبت کردم، این در حالی بود که موضوع برنامه در مورد عشق و دوست داشتن بود. بعد از اتمام کار، کارگردان (خانم جمشیدی) جلو آمد و گفت خیلی خوب بازی کردی آفرین. گفتم من زمین خوردم، بازی نکردم و این خاطره تا مدت ها نقل محافل بود.
10 سال دیگر همچنان شما را در دنیای اجرا خواهیم دید یا حرفه ای دیگر را پیشه خواهید کرد؟
شما شک نکنید، 10 سال دیگر هم در مورد اجرا با هم حرف خواهیم زد برنامه هایی برای همه اتفاق می افتد و زندگی انسان ها با خواست خدا دچار تغییر می شود؛ ولی من خیالتان را راحت کنم اگر در جلوی دوربین باشم بنده را به عنوان یک مجری خواهید دید.
نظرتان در مورد گریم قبل از اجرا چیست؟
گریم خوبه؛ میتونه به ایجاد حس ارتباط کمک کنه و البته میتونه یه نفر رو سال ها از زندگی هنری اش دور کنه. خیلی ها هستند که سر همین موضوع آسیب اساسی دیده اند. من در طی این سال ها نگذاشتم گریمور روی صورتم کار کنه و فقط به یک پودر ساده بسنده میکنم،من با این صورت زندگی میکنم. از لوازم مرغوب استفاده میکنم. بعد از اتمام کار هم با استفاده از تونیک های شوینده صورتم را پاک می کنم.
لوازم شخصی گریم دارید؟
بله، از همان ابتدا لوازم شخصی داشتم که فقط خودم از اون ها استفاده می کردم. من به پوستم خیلی می رسم چون اعتقاد دارم که یک نعمت الهی است و باید مراقب آن باشم. مخالف جراحی پلاستیک و زیبایی که بعضی از دوستان انجام میدهند نیستم. این سلیقه ای است ولی خدا به من لطف داشته و درچهره ام نیازی به این گونه جراحی ها وجود نداشته است.
اهل آرایش زیاد و غلیظ هستید؟
اصلا، آرایش زیاد هم چهره را مصنوعی میکند و هم جلوی تنفس پوست را میگیرد. من دوست دارم همیشه خودم باشم. آرایش زیاد آدم را معذب میکند.
تغذیه چقدر میتونه بر روی پوست و سلامت آن نقش داشته باشد؟
به نظر من خواب درست و عمیق بهتر میتونه روی پوست اثر داشته باشد؛ اما تغذیه هم مهمه، مخصوصا نوشیدن آب، مایعات و میل کردن سبزیجات، میوه و… این ها پوست را سرحال میکنه.
چقدر درخرید لوازم آرایش هزینه می کنید و چقدر به مارک اهمیت میدهید؟
من سعی می کنم از برندهای معتبر استفاده کنم. در خرید محصولات آرایشی دقت زیادی میکنم. محصولات تقلبی و با کیفیت پایین می تواند آسیب های شدیدی به پوست برسانند.
ماهنامه بانو شهریور 1390
نظر خود را بنویسید