ژيلا صادقي مجري برنامه «خانه مهر» كه كاري از شبكه سوم سيماست، را شما هم حتماً هر روز رأس ساعت 10 صبح از اين شبكه مي بينيد.
او متولد 22 شهریور 1352 و دانش آموخته رشته گرافیك از دانشگاه آزاد است. هر چند او هر روز مردم را مهمان «خانه مهر» می كند، ولی این بار مهمان اختصاصی ماست. صادقی از خودش، خانواده و شرایط كار می گوید، همراه ما باشید.
خانم صادقی !دوست داریم بیشتر درباره شما بدانیم …
من دانش آموخته رشته گرافیك هستم، چون گرایش زیادی به كارهای هنری مثل نقاشی، خط و كارهای دستی داشتم. اما آن وقتها این طور مرسوم بود كه می گفتند كسی كه از درس خواندن فراری است به دنبال كارهای هنری می رود، ولی من این رشته را خیلی دوست داشتم و در همین رشته ادامه تحصیل دادم. 7 سال سابقه تدریس در آموزش و پرورش داشتم و 15 سال استكه عضو انجمن خوشنویسان ایران هستم و دوره فوق ممتاز را می گذرانم.
دوازده سال است طراحی می كنم. قبل از ورودم به فضاهای اجرا، در چند سریال بازیگری كردم، اما احساس می كردم باید طور دیگری جوابگوی خواسته ها و استعدادهایم باشم و وارد فضای اجرا شدم.
و اجرا را چطور شروع كردید؟
اوایل مجری برنامه های سیاسی، علمی و فرهنگی بودم و در شبكه های چهار، یك، دو و شبكه خبر برنامه های اقتصاد خبر، میزگردهای سیاسی را پیگیری می كردم. تا اینكه به ژانر كودك و نوجوان در شبكه دوم سیما دعوت شدم و در برنامه «بیدار شو آفتاب شد» سبك تازه ای در اجرا ارائه كردم. نوروز 85 هم برنامه تحویل سال را به اتفاق احسان علیخانی و محمدرضا حسینیان اجرا كردم. زمانی كه برنامه«موج نو» با اجرای من روی آنتن بود از طریق شبكه سوم به گروه اجتماعی و برنامه «با تو» دعوت شدم و حالا هم با برنامه «خانه مهر» در خدمت مردم هستم. البته اخیراً هم در برنامه ای به نام «من خوبم، تو خوبی» با فرزاد حسنی ویژه شبكه جام جم اجرا داشتم كه این برنامه تمام شد.
با توجه به اینكه تجربه های زیادی در زمینه اجرا داشتید، در «خانه مهر» چه مسائلی مدنظر شما بود كه به تكرار نزدیك نشوید؟
خانه مهر شرایط متفاوتی در اجرا می طلبد و باید انرژی زیادی صرف می كردم. سعی كردم در این برنامه از قالب خشك و رسمی اجرا بیرون بیایم و با شرایط تازه ای با بیننده ارتباط برقرار كنم. چون این برنامه مخاطبان زیادی دارد. به هر حال تعهد و وجدان كاری، برای من فضایی را ایجاد كرد كه برای یك ثانیه روی آنتن بودن ثانیه های زیادی را تلاش كنم.
چطور شد مدتی از «خانه مهر» فاصله گرفتید؟ جریان كسالت شما چه بود؟
مدتی دچار یك بیماری چشمی شدم. روزهای اول وقتی كه در «خانه مهر» پلكم افتاد و فرم صورتم تغییر كرد، سعی كردم با عینك آفتابی اجرا كنم كه دستور از بالا رسید عینك را بردارم تا به صورت مد جلوه نكند. بعد از آن با یك پلك افتاده و بدون عینك اجرا می كردم در حالی كه كاملاً دید چشمراستم را از دست داده بودم. ضمن اینكه درمان را هم دنبال می كردم و البته روحیه خوبی هم نداشتم، اما تلاش می كردم در آن یك ساعت و نیم بیننده متوجه نشود كه پای صحبت كسینشسته كه خودش را باخته. به مرور این قضیه چشم چپم را هم درگیر كرد و قبل از بستری شدن من در بیمارستان، دیگر همه چیز داشت تاریك می شد. مدتی به درمان ادامه دادم و اجرای برنامه را به همكارم واگذار كردم، هرچند هنوز هم این درمانها ادامه دارد، ولی خدا را شكر خیلی خوبم.
فضای «خانه مهر» فرصت خوبی برای یادگیری خانه داری است، چقدر آشپزی می كنید؟ اصلاًفرصت دارید؟
من اصلاً آشپزی را دوست ندارم و البته وقت این كار را هم ندارم. ولی شستن و تمیز كردن را خیلی دوست دارم و اگر یك خانه بزرگ را به من بدهند دو ساعته تمیز تحویل می دهم.
چرا آشپزی را دوست ندارید؟ حتی آشپزی برنامه هم را یاد نگرفته اید؟
چون هیچ وقت، نتوانستم با آشپزی ارتباط برقرار كنم. البته در برنامه دیدم كه غذاهای متنوعی وجود دارد و آشپزی فقط در قورمه سبزی و قیمه خلاصه نمی شود، ولی فرصت این كار را ندارم.
در خانواده چه كسانی بیشتر از همه شما را تشویق می كردند؟
البته من هیچ وقت مشوقی نداشتم، چون خانواده ام اطلاعات كافی در زمینه اجرا نداشتند. شایدحالا حمایتم می كنند، اما اینكه بگویم كسی تشویقم كرده دروغ گفته ام. تلاش كردم با كمك خدا توانایی هایم را بشناسم. اما در زمینه هنری خواهران هنرمندی دارم كه نقاشی و گرافیك را به خوبی می شناسند و در امور هنری با هم تبادل نظر می كنیم.
بهترین دوست دوران زندگی شما؟
در اینكه صلاح آدمها به دست هم است، تردیدی وجود ندارد. حضور مهرداد غفارزاده در مقطعی از زندگی من باعث شد توانایی هایم را پیدا كنم. بعد از ایشان محمد هاشمی اصل كه همیشه مدیون محبت و مهربانی او هستم. چون فضا را طوری ایجاد كردند كه توانستم حتی كارگردانی را تجربه كنم. بخصوص از زمانی كه به شبكه سوم آمدم، هنوز هم با ایشان مشاوره می كنم و از ایشان راهكار می گیرم. این افراد دوستان محیط كارم هستند. اما تا همین 7-6 سال پیش دوستانم فقط اعضای خانواده ام بودند، چون شرایط زندگی ام طوری بوده كه همیشه خانواده ام با دوست گرفتن مخالف بودند، ولی در محیط كارم دوستانی دارم كه همیشه برایم عزیزند.
اوقات فراغت ژیلا صادقی چطور می گذرد؟
با عزیزانم
چقدر مطالعه می كنید؟
دقیقاً روزی 2 ساعت البته پراكنده. روزنامه ها، مجلات، كتاب و… را می خوانم. اما اهل خواندن رمان نیستم.
یك شاعر كه بیشترین تأثیر را در ذهن شما داشته؟
حافظ
و یك بیت شعر از او بخوانید؟
دل از من برد و روی از من نهان كرد
خدایا با كه این بازی توان كرد
وقتی ناراحت هستید، دوست دارید چطور بگذرد؟
در سكوت مطلق
و وقتی خیلی خوشحالید؟
سعی می كنم به اطرافیانم خوشحالی هدیه كنم.
نوشتن را هم دوست دارید؟
بله ، اما برای دل خودم می نویسم.
روزنامه قدس 15 مهر 1386
۵ Comments
سلام.واقعا وبسایت خوبی دارید
سلام.وبسایت خیلی خوب و جامعی دارید.ممنون
ممنون از آموزش هایی که قرار می
دهید
تو زمینه ای که فعالیت میکنید جزو بهترین سایت ها هستید.
مطلب بسیار خوبی بود.ممنون