بعد از چهار سال به باغی پا گذاشتیم که در آن دوره اهالی برره در آنجا زندگی می کردند، ولی در حال حاضر بروبچه هاي شبكه سه سيما در آنجا مشغول ضبط برنامه خانه فيروزه اي هستند كه هر روز پخش مي شود. اين برنامه هر روز با سه لوکیشن خارجي و داخلي رو ي آنتن مي رود. مجري اين برنامه ژيلا صادقي مجري توانمند و حرفه اي است كه اجرايش دوست داشتني و جذاب است. با او گپ و گفتي خودماني داشته ايم
يك دوره از شما خبري نبود، دليل اين غيبت چه بود؟
به بيماري مبتلا شده بودم كه نمي توانستم فعاليتي داشته باشم ا ما بعدا ز بهبودي كامل دوباره فعاليت هايم را از سرگرفتم. تا قبل ا زبازگشت دوباره سفري هم به خارج ا ز كشور داشتم .
مشكل و بيمار يتان چه بود؟
بيمار ي ام ا ختلال در بينايي ام به وجود آورده بود و آن هم ناشي از شوك عصبي و فشارهاي كاري و روحي بود .فشار كاري روي من خيلي زيادبود. من تنها مجري بودم كه تمام وقت يك برنامه زنده را تنها اجرا مي كردم. مثلاً برنامه خانه مهر را يكسال و 9 ماه تنها اجرا كردم .
تايم برنامه چقدر بود؟
هفتاد و پنج دقيقه. همه برنامه هاي تلويزيوني و مجری دارند و تازه مجری دارند و تازه مجری ها جا به جا می شوند تا به استراحتشان هم برسند اما من تنها اجرا می کردم و تمام انرژ ي ام را براي هرچه بهتر اجرا شدن برنامه مي گذاشتم .
گویا بيماري حادي داشتيد؟
شايعات زيادي درا ين باره به گوش من مي رسيد شنيدم مي گفتند ژيلا صادقي به بيماري ام اس دچار شده وچند روزبعد مي شنيدم تومور مغزي گرفته ام و… ولي واقعيت اين بود كه فقط اختلالي در بينايي ام به وجود آمده بود. حتي شنيدم گفتند چون ممنو ع الكار شده، مي گويند بيمار است. اخیر ممنوع الکار شدن برای برخی از همکاران من یک کلاس و پرستیژ شده است ، البته در سالهاي اما من نه ممنوع الکار شدم نه بیماری مهلکی می خواست مرا از پا در بیاورد.
سفرهای خارج شما را می گویند برای درمان بيماريتان بود؟
نه اصلاً اين گونه نبود
شنيديم در خارج به كلاسهاي غواصي هم رفتيد …
بله دوره غواص را در مالزی گذراندم. دو سالي مي شود كه اين ورزش را آغاز كرد ه ام و دنبال هدفي هستم.
چه هدفي؟
نمي خواهم درحال حاضر دربار ه اش چيزبيشتري بگويم .
سفر كردن را خيلي دوست داريد حالا چه روي زمين چه اعماق آب ؟
درست حدس زديد. عاشق سفر كردن هستم .
در كشور خودمان كلاس هاي غواصي هم وجود دارد؟
بله در جزيره هاي قشم و كيش دور ه هاي غواصي برگزار ميشود و كلاس هاي تئوري آن در تهران ا ست. در تهران دو آموزشگاه ا ستاندارد درا ين زمينه وجود دارد كه فدراسيون هم آنها را تاييد كرده است
مدت زمان كلاسهاي آزمون اين حرفه در مالزي چقدر بود؟
يك ماه به صورت فشرده.
فار غ التحصيل چه رشته اي هستيد؟
گرافيك از دانشگاه آزاد.
اجرا را خيلي دوست داريد؟
بله… چرا كه بابت آن 15 سال زحمت كشيدم و وقت گذاشتم.
بابت مجري شدن هزينه اي هم كرديد ؟
اصلاً…حتي يك ريال. نه كلاسي رفتم و نه به كسي باج دادم. تمرين و مطالعه كردم وا ز مجريان مطرحي چون ژاله صادقيان وميرفخرايي الگو گرفتم.
در عرصه بازيگري هم فعاليت داشتيد؟
بله! چون به بازيگري هم علاقه مند بودم، توانايي هايم را در اين عرصه هم محك زدم و تا به حال در كارهاي شن هاي كف رودخانه، معذرت خواهي رسمي، هزاران چشم، خيلي دور خيلي نزديك، بادهاي موسمي، بي همتا و… ايفاي نقش كردم.
كار اجرا را از كجا شروع كرديد؟
اول مجري برنامه هاي سياسي بودم و از شبكه يك شروع كردم بعد شبكه چهار و شبكه خبر.
گويا سال 84 هم به عنوان بهترين مجري سال از شبكه سه جايزه گرفتيد؟
بله، اجراي برنام ه اي از گروه اجتماعي بود كه اين جايزه را از آن من كرد.البته سال بعدا ز طرف سروش بهترين مجري زن شناخته شدم و سال بعد ا ز آن دوباره ا ز شبكه سه به خاطر اجراي برنامه خانه من خانه تو جايزه گرفتم.
مطالعه در اين حرفه چه نقشي دارد؟
فكر مي كنم خارج از علاقه ، مطالعه براي يك مجري يك وظيفه است و اگر مجري با مطالعه باشد به مخاطب خود احترام گذاشته است . برای مطالعه هم زمان خاصی را ندارم ، از هر فرصت برای این کار استفاده می کنم .
تكيه كلامتان چيست؟
فكر كن، تكيه كلامم است و در دوره دانشجويي به دختر دانشجوي فكر كن معروف شده بودم و من را با اين لقب صدا مي كردند و مي گفتند فكر كن پاشو كمي فكر كن ببين اين مساله چگونه حل مي شود.
وقتي خانواده اولين بار كار شما را ديدند چه گفتند؟
پدرم صددرصد مخالف بود و هنوز هم هست گاهی اوقات هم به من می گوید فکر نکن چون پدر تو هستم مرا مي شناسند و به من احترام مي گذارند.اگر احترام مي گذارندبه خاطر سن و سال و شخصيتم است وا ين كه من قاسم صادقي هستم و من حتم دارم همين طور است اما مادرم به شدت مشوق و حامي من بوده و هست.ا ز همان اول كارهاي مرا آرشيو مي كرد و هنوز هم ا ين كار را ا نجام مي دهد و هميشه نقطه نظراتش را به من مي گويد. خودم هم برنامه ها را ضبط شده نگاه مي كنم و دنبال نقطه ضعف هايم هستم تا بتوانم در اجراهاي بعدي آنها را برطرف كنم.
بزرگترين انتقادي كه از شما مي كنند؟
اين كه مي گويند چرا اين قدر تو شادي.
شهرت را دوست داريد؟
از اين كه مردم دوستم دارند خوشحالم. و به نظر من ا رتباط با مردم جذاب است. من زمانی که وارد یک مغازه هم مي شوم و خريدار خانم آنجاست با صداي بلند سلام مي كنم. دست خودم نيست،ا ماا زا ين كه نمي توانم تلفني پاسخگوي خيلي ا ز مردم عزيز و دوست داشتني باشم ناراحت مي شوم راستي يادم رفت بپرسم.
دليل مخالفت پدر شما چه هست؟
شايد پدرم آرزوهايي داشته و دوست داشته من به آنها برسم. خواهر بزرگتر من پزشك است و شايد دوست داشته من هم پزشك شوم. پدرم هميشه نارضايتي خود را با تيكه انداختن ابراز مي دارد .
مثلاً چه مي گويد؟
این که حرف زدن که شغل نیست . یا این که دوست ندارد در کوچه و خیابان مردم آدم را با دست نشان دهند .
چندمين فرزند خانواده هستيد؟
دومين فرزند خانواده. خواهر بزرگم بيست سالي است در آمريكا زندگي مي كند. برادرم سالها مقيم آلمان بود و به تازگي به ايران آمده است. خواهر ديگرم در دبي زندگي مي كند و خواهر ديگرم كه رشته گرافيك مي خواند و به زودي براي ادامه تحصيل به خارج از كشور مي رود. در مجموع سه خواهر دارم و يك برادر، ولي هيچ وقت كنار هم نبوديم. مثلاً ناهيد، خواهر كوچك من كه به دنيا آمد، پنج – شش ماهه بود كه ايران را ترك كرد و دو سه ساله كه شد محسن ايران را ترك كرد و هفت – هشت ساله كه شد ساميه ايران را ترك كرد
در چند سال اخير اصلاً دور هم جمع نشديد؟
دو سال پيش خانواده در تركيه جمع شديم و دو هفته اي كنار هم بوديم.
خوب ديگر ؟
به زودي عروسي خواهربزرگ من است و عروسي در خارج از كشور برگزار مي شود.
دو سال پيش اعضاي كه خانواده در تركيه كنارهم جمع شدند، خواهرتان را ديديد.
بعد از چند سال او را مي ديديد؟
بعد از دوازده سال
به جز شما ديگر اعضاي خانواده هم دستي در هنر دارند؟
خواهرم ساميه تا قبل از اين كه ايران را ترك كند،در عرصه بازيگري فعال بود.ا و در كارهاي سيب ترش،از ماست كه برماست، يك خانه همسفر و… ایفاي نقش كرده بود، ولي به دليل ادامه تحصيل به لبنان رفت و بازيگري را كنار گذاشت. خواهر ديگرم مجري كارشناس برنامه هاي علمي – پزشكي در خارج ا ز كشور بود.
مجري براي شناخت مخاطب به چه ابزاري نياز دارد؟
مطالعه، مطالعه و مطالعه. در كنار آن كند و كاو گوش شنوا براي شنيدن مشكلات و درددل.
از مطالعه چه نوع كتاب هايي لذت مي بريد؟
روانشناسي
نام برنامه «خانه فيروز ه اي » است، خانه دل شما چه رنگي است؟
سفيد.به دليل ا ين كه طوري رشد كرد ه ام كه وقتي يك نفر به من بدي كند سعي ام ا ين ا ست كه فراموش كنم. مثلاً در يك مراسم عروسي با خانمي سلام و عليك كردم وا و را در آغوش گرفتم مادرم گفت مگربا ا و قهرنبودي؟ و من تازه يادم آمد كه با او قهر بودم. خيلي زود بد ي ها را فراموش مي كنم.
شايعاتي كه درباره شما و كاوه سماك باشي به وجود آمد چه بود؟
ايشان فقط در برنامه گل بيار گل ببر زوج هنري من بود،ا ما متاسفانه همه تصور مي كنند ما زن و شوهريم. حتي گاهي ا وقات مردمي كه در خيابان مرا مي بينند مي گويند به همسرتان سلام برسانيد.ا لبته گويا ايشان هم با ا ين مشكل روبروا ست و يكي – دو بار كه به خواستگاري رفته به ا و گفته اند مگر شما زن نداريد و همسرتان ژيلا صادقي نيست؟ من يك بار ديگر مي گويم ما هيچ نسبتي با هم نداريم.
متولد چه سالي هستيد؟
22 شهریور 1352
خصوصيات شهريور ماهي ها چيست؟
اگر به من نگويند خودخواه، مي گويم شهريور ماهي ها خيلي باسليقه و مهربانند و در عين حال خانواده دوست اما با همه اين اوصاف كمي تا قسمتي عجولند، اعتمادبه نفس بالايي دارند و سعي مي كنند دل به دست بياورند، چرا كه كمتر ديده و شنيده شده شهريور ماهي ها دل كسي را بشكنند .
عجول بودن شهريور ي ها در كار اجراي شما تاثير نمي گذارد؟
عجول بودن نه به معناي با ترس ولرز كاري را انجام دادن، بلكه با ا نرژي تمام كارها را ا نجام دادن. مثلاً من تحملم خيلي كم ا ست و نمي توانم ا نجام كاري را به فردا موكول كنم.
وضعيت گويندگي و اجرا در راديو و تلويزيون چگونه است؟
راديوبسيار سازمان يافته ترا ست و كاربسيار سختي ا ست. من حداقل ا ين ا جازه را به خود نمي دهم كه پا در كفش بر و بچه هاي راديو كنم. ولي متاسفانه در عرصه تلويزيون جاي مجري و بازيگر عوض شده است. درست است كه چارلي چاپلين گفته در دنيا براي همه جا هست اما هر كس در جاي خودش معنا پيدا مي كند، آن هم با توجه به هنر و تخصص و استعدادش.
پس شما از مخالفان سرسخت اين موضوع هستيد كه بازيگران بيايند و كار اجرا انجام دهند؟
بله و زماني كه ديدم ا ين موضوع رعايت نمي شود،دوباره پيشنهاد بازيگري را پذيرفتم مثل كار اصغر نصيري فيلم آتش بس در بيمارستان كه به زودي پخش مي شود.
قبول داريد اجرا هم نوعي ديگر از بازي است؟
اجرا وقتي مي تواند تاثيرگذار و جذاب باشد كه مجري براي كسي بازي نكند و خود خودش باشد.
قبول داريد تنها صداست كه مي ماند؟
اين جمله بيشتر مرا ياد تبليغ مي اندازد تا تعريف شغلي من.
اولين دستمزدي كه گرفتيد چقدر بود؟
برنامهاي سياسي بود براي شبكه چهار و بابت آن 60 هزار تومان گرفتم.
با آن چه كرديد؟
در آن سالها براي پدر و مادرم هديه خريدم .
با دوستان دوره تحصيل خود هم رابطه داريد؟
خيلي از آنها از طريق ا جراها مرا پيدا كرد ه اند حتي دوستانم كه در خارج ا ز كشور هستند ا ز طريق برنامه هاي ماه آسماني ولحظه ديداركه درشبكه جام جم ا جرا مي كنم مرا ديدند و با من ا رتباط برقرار كردند، حتي معلم هاي من .
درحال حاضر كسي هست كه خيلي دوست داشته باشيد او را ببينيد؟
خيلي دوست دارم دبير ادبياتم را ببينم، چون خيلي مديون ايشان هستم. همچنين دبير تربيتي و ناظم دوره راهنمايي ام را.
خاطر ه اي از اجراهاي مختلفي كه برعهده داشتيد داريد؟
در زماني كه بيمار بودم يك چشمم نمي ديد و من با يك چشم برنامه اجرا مي كردم و به هيچ كس هم نمي گفتم و عنوان مي كردم ا فتادگي عضله چشم پيدا كرده ام. در آن دوران خيلي خوب توانستم آدم ها را آناليز كنم. من در آن دوران عينك آفتابي مي زدم و هيچ كس از من نمي پرسيد چرا عينك ميزني، همه مي گفتند داره عينك زدن رو مد ميكنه و كسي نمي دانست در پشت آن عينك آفتابي چه ا تفاقي افتاده است و حتي حاضرنبودند تماس بگيرند وبپرسند شايعاتي كه درا رتباط بابيماري من به گوششان رسيده بود، صحت دارد يا نه !
به هنر ديگري نمي پردازيد؟
عضو انجمن خوشنويسان هستم و دوره فوق ممتاز را مي گذرانم.
اگر بخواهيد با دوربين عكاسي تان لحظه اي را ثبت كنيد چه لحظه اي را انتخاب مي كنيد؟
نمي دانم چه بگويم. يك سوژه براي يك گالري عكس درنظر دارم، آن موقع مي توانيد دريابيد دوست دارم چه لحظاتي را ثبت كنم.
درباره اين كلمه ها چه نظري داريد؟
دوربين:
براي من يك دوست خوب ا ست زماني كه به دوربين نگاه مي كنم ا حساسم ا ين ا ست كه همه نگاهها را حس مي كنم، مي فهمم چه كسي فقط به برنامه نگاه مي كند يا فقط گوش مي كند و …
مادر:
انسان بزرگي است
دوري از خانواده:
خيلي سخت ا ست. من مي خواستم بروم و جاي ديگري زندگي كنم ولي نتوانستم.
حرف آخر … ؟
با تلاش و پشتكار مي توانيد به هر چيزي كه مي خواهيد برسيد. من با تلاش، مطالعه و همت بالا به چيزهايي كه ميخ واستم رسيدم و خوشحالم در عرصه ا جرا كاري كردم كه ماندگار شد و اين را جا انداختم كه خانم ها مي توانند درا جرا متنوع و پرتحرك باشند و فقط پشت ميز ننشينند و … و سرانجام اينكه من اين نوع اجرا را رواج دادم.
مجله اطلاعات هفتگی 29 مهر 1388
نظر خود را بنویسید