ژیلا صادقی که 2 سال پیاپی اجرای «خانه مهر » و «خانه من خانه تو »را بر عهده داشت ، پس از پنج ماه دوری از تلویزیون ، مژده بازگشت را به تمامی مخاطبان خود داد . او در حالی این مژده را می داد که در پس تمامی صحبت هایش ، ناراحتی و دلگیری از دنیای اجرا موج می زد .
خانم صادقی ، شما مجری بودید که در مدت 10 سال ، مخاطبان خاصتان (خانم های خانه دار ) ، حتی به صدای شما هم عادت کرده بودند ولی حدود پنج ماهی است که در تلویزیون اجرایی ندارید ، دلیل اصلی نبوددنتان در این مدت چه بود؟
به استراحتی چند ماهه احتیاج داشتم ، ضمن اینکه علائم بیماریم نیز برگشته بود و بنا به صلاحدید پزشک و آقای پور محمدی (مدیر شبکه 3 ) باید مدتی به استراحت می پرداختم . علاوه بر این ، بی نظمی هایی نیز در کار وجود داشت که خیلی اذیتم می کرد .
دلیل این بیماری چه بود پزشکان تشخیص ندادند چه بیماری ای بود ؟
استرس و فشار بالای کارهای تولیدی ، سیستم بدنی ام را ضعیف کرده بود تا جایی که پس از مراجعه به پزشک ، آنها به بیماری های متعددی مشکوک شدند و آزمایش هایی روی قسمت های مختلف بدنم انجام دادند که خدا را شکر چیز خاصی نبود و به خیر گذشت.
منظورتان از بی نظمی در کار چیست ؟
استفاده از افراد غیر متخصص در اجرا در صورتی که ما در این حیطه افراد متخصص زیادی داریم . افراد غیر متخصص ، همان بازیگرانی هستند که در حال حاضر اجراهایشان بیشتر از بازیگریشان است ؟ بله ، دقیقا.
پس اینطور که پیداست دلیل اصلی کم کار بودن شما در این مدت وجود نامجری به جای مجری بود . به نظر شما مقصر اصلی این بی نظمی چه کسانی هستند ؟
بله ، مقصر اصلی این بی نظمی تهیه کنندگان و کارگردان هایی هستند که با وجود مجری های کار بلد به بازیگران تلویزیون پیشنهاد اجرا می دهند و بدیهی است بازیگری هم که جایش ثابت است ، پیشنهاد اجرای 8 میلیونی را رد نخواهد کرد و از این طریق با یک تیر دو نشان خواهد زد .
در اینجا جایگاه مجریان موفقی مثل شما در تلویزیون به مرور زمان دستخوش تغییراتی می شود . با توجه به صحبت های شما بازیگران به ظاهر مجری توانسته اند جای بعضی از مجریان نام آشنا را در تلویزیون بیگرند، این مقوله را چطور ارزیابی می کنید؟
این یک جور ناعدالتی برای کسانی است که سال ها در این حرفه زحمت کشیده اند و به محض بروز چنین اتفاقاتی جایگاهشان را در تلویزیون از دست خواهند داد . حرف من در این است که در این شرایط چه قانونی از من مجری حمایت می کند تا بتوانم جایگاهم را حفظ کنم ؟! چون دوست ندارم روزی برسد که مثل دوستان بازیگری که مجری می شوند من هم به پیشنهاد های بازیگری پاسخ مثبت بدهم و حق دیگری را آن خودم کنم .
در مدت نبودنتان در تلویزیون پیشنهاد بازی داشتید ؟
بله ، همان طور که گفتم دوست ندارم از حرفه ای که سالها برای آن تلاش کرده ام و احترام خاصی برای پیشکسوتان آن قائلم دست بکشم و به کاری که با علاقه و استعداد هایم تطبیقی ندارد رو بیاورم.
شما در فیلم و سریال های متعددی بازی کرده اید که از جمله آنها می توان به هزاران چشم ، دردسر طلایی، آینه عشق ، بادهای موسمی ، خیلی دور خیلی نزدیک ، روزهای زندگی ، به خاطر سوگند و … اشاره کرد . در جایی هم گفتید بازیگری عشق اول من بود …
بله درست است. بازیگری عشق اولم بود وقتی با ورود در این مسیر، متوجه علاقه و استعدادهایم شدم ، فهمیدم که استعدادهایم در اجرا شکوفا خواهد شد.
پس حضور پنج مجری در برنامه «خونه من خونه تو » ناشی از نامجری بودن مجریان است ؟
بله درست است .به دلیل حضور نامجری ای که فقط می تواند متن حفظ شده را جلوی دوربین به تصویر بکشدو هیچ آموزشی در زمینه اجرا ندیده ، مشکلاتی به وجود می آید . یکی از همین بازیگرانی که جدیدا مجری شده دلیل مجری شدنش را اینطور بیان کرده که پول خوبی می دادند ، این واقعا تاسف بار است. این مشکلات به ناتوانی مجری در اداره گفتگو ها و بحث کارشناسی برنامه بر می گردد؟ بله چون بازیگری که این پیشنهاد را قبول می کند ، فقط به همان لحظه و دستمزدی که در پایان به او خواهند داد را می بیند و فکر این را نمی کند روزی کارگردان از او بخواهد بحث کارشناسی برنامه را اداره کند و هنگامی که با بیان این پیشنهاد از سوی کارگردان ناتوانی خود را در این امر بیان کند ، کارگردان به ناچار به سمت فردی می رود که بتواند این کار را انجام دهد و همین می شود که برنامه ای مثل خونه من خونه تو ، مملو از مجری است .
حال در این مرحله چه باید کرد که طبق گفته شما قانونگذاری های غلط در این حیطه از میان برود و یک انجمن صنفی مجریان ، به وسیله چند مجری نام آشنا شکل بگیرد ؟
نمی دانم اگر افرادی در این حیطه فعالیت می کنند دلشان برای حرفه شان می سوخت و در قبالش احساس مسسؤولیت می کردند و مهم تر از همه اینکه اگر متحد بودند ، می توانستیم از حق خود دفاع کنیم .
دوری از تلویزیون برای شما پیامدهای منفی ای نداشت ؟
نه ، اتفاقا مطمئنم که بار مثبت نیز داشته ، چون در این مدت بیشتر از گذشته مطلب هایم را نوشتم و راجع به سبک های جدید اجرا بسیار فکر کردم. ضمن اینکه در مدتی که در تلویزیون نبودم در اجرای سمینارها و کنگره های مختلفی در داخل و خارج از کشور حضور داشتم .
بسیاری از منتقدان بر این باورند «خونه من خونه تو » پس از رفتن شما جذابیتش را از دست داد . در برخورد با مردم و مخاطبان برنامه این قضیه را احساس می کنید ؟
بله به شدت ،مردم که مرا در خیابان می بینند به سرعت از نبودنم گلایه می کنند و در بسیاری از موارد حتی از روستایی به من می گویند از وقتی تو از برنامه رفتی ما دیگر به تماشای برنامه نمی نشینیم، ولی من اصلا از اینکه بدون حضور من از تعداد مخاطبان برنامه کاسته شده خوشحال نیستم .
شما از آن دسته از مجریانی هستید که یک شبه ره صد ساله را طی نکرده اید ،حال انتقادهایی پیرامون اجرای شما وجود دارد که بارزترین آنها به تند و بی وقفه صحبت کردنتان برمی گردد طوری که منتقدان می گویند اگر هنگام اجرای صادقی حرفش را کات کنی دیگر نمی تواند ادامه جملاتش را به خاطر بیاورد .چون جملات بدون اینکه او بخواهد پشت سر هم ردیف خواهند شد ؟
این حرف را قبول ندارم چون یک مجری با ذهنی کاملا آماده اجرایش را آغاز می کند ، ضمن اینکه تا به حال غیر از یک مورد برایم پیش نیامده که وسط اجرا جمله ای که می خواستم بگویم را فراموش کنم
و آن یک مورد؟!
بر می گردد به اوایل بیماری ام زمانی که هیچ کس غیر از خودم نمی دانست که چه بیماری ای دارم . فشار روحی و عصبی از یک طرف و تاری دید از طرف دیگر موجب شد خیلی نا خودآگاه ، ضرب المثلی را که آماده بیان آن بودم ، فراموش کنم .
در آن شرایط چه کردید؟
نزدیک دوربین شدم و پس از ثانیه ای مکث گفتم ، امروز نمی گویم ، فردا می گم .
شما با اینکه در چندین ژانر مختلف به اجرا پرداخته اید ، اجرای متفاوتی ندارید ولی خلاقیت در نوع و ذات اجرایتان مخاطب را شیفته آن می کند . دلیل اصلی علاقه مخاطبان به اجرای شما به خاطر خلاقیت تان در اجرا است یا به خاطر تربیت نادرست مجری های خانم که موجب شده اجرای شما رنگ وبوی دیگر برای مخاطب داشته باشد ؟
اینکه اجرای متفاوتی ندارم به این علت است که در اجرا خودم هستم و سوال دوم را به خلاقیتم در اجرا مرتبط می دانم .
ولی گاهی اوقات احساس می شود که تصنعی اجرا می کنید ، یعنی بحث خلاقیت با مصنوعی بودن همراه می شود؟
نه هیچگاه مصنوعی نخندیدم . خودم را شاد جلوه نداده ام
شما جزو معدود مجریانی هستید که در اجرا خیلی کم منقلب می شوید؟
بله در این 10 سال که اجرا می کنم ، فقط یکبار ، آن هم در اجرای «آبی آسمانی» که برنامه ای به مناسبت پیوند اعضا بود از خاطره پدری که قلب دخترش را اهدا کرده بود ، کنترل خودم را از دست دادم و برای نخستین بار جلوی دوربین گریه کردم.
ولی شما در اوج بیماریتان حتی یک قطره اشک هم جلوی دوربین نریختید؟
بله چون معتقدم مخاطبی که برنامه را می بینید حقش این نیست که از دیدن ناراحتی من ناراحت شود ، حتی زمانی که برای نمونه برداری از سرم ، مرا به اتاق عمل می بردند ارتباط تلفنی با برنامه برقرار کردیم و در آن شرایط سخت تمام مدت خودم را کنترل می کردم که قطره ای اشک نریزم تا روی مخاطب تاثیر منفی نگذارد.
بیشتر مجریان رادیو و تلویزیون ، اجرای زنده را به اجرای تولیدی ترجیح می دهند ، شما که از این قاعده مستثنا نیستید؟
نه ، اجرای زنده را به دو دلیل دوست دارم چون مردم با اجرای زنده ارتباط بهتری برقرارمی کند و دوم اینکه همه چیز زنده است و مشکلات فنی دیگر به وجود نمی آید
اجرای های دوتایی (پارتنر) معمولا برنامه های موفقی نمی شود ولی شما در چند برنامه به صورت یک روز در میان اجرای دوتایی را تجربه کردید؟
بله و از ابتدای برنامه با حضور پارتنر مخالف بودم ولی اگر می گفتم ، کارگردان این را به حسادت 2 مجری ربط می داد.
از پیشنهادهای جدیدتان بگویید؟
کارگردانی فیلم کوتاهی در باره معرفی یکی از بخش های شهرداری را که طرحش را نیز با خودم بود انجام دادم . علاوه بر این،اجرای برنامه مستند علمی (شبکه 4) اجرای مسابقه (شبکه 5) و ادامه هزار راه نرفته (شبکه 2) جزو پیشنهادهای جدیدم در قالب اجرا ست . همچنین مدتی پیش ، شبکه 2 برای «تصویر زندگی » از من دعوت کرد که به دلیل مخالفت های آقای پور محمدی (مدیر شبکه 3) نرفتم.
دلیل مخالفتشان چه بود ؟
دوست نداشتند مجری شبکه 3 به 2 برود ضمن اینکه نگران بیماری ام نیز بود .
چطور به شما پیشنهاد اجرای مسابقه را دادند؟
می گفتند چون مجری اکتیوی هستی و خیلی راحت می دوی ،بهترین گزینه برای این اجرا هستی ، چون مسابقه ای که پیشنهاد دادند اجرای پر تحرکی را می طلبید .
پیشنهاد غیر از اجرا هم به شما شده ؟ چون در جایی از صحبت تان به پیشنهادهای بازیگری اشاره کردید و اینکه شاید قبول کنید؟
بله ،علاوه بر پیشنهادهای بازی ای که دارم ،اخیرا گویندگی در رادیو نیز به این پیشنهادها اضافه شده در ادامه در یک پروژه از من دعوت به همکاری شد ولی به 2 دلیل قبول نکردم .
چون در کنار مجری دیگری باید مشغول به کار می شدم و زمانی که تهیه کننده کار با مخالفت من مواجه شد تدبیری اندیشید تا مرا هر طوری که هست در آن پروژه نگه دارد او پیشنهاد کارگردانی کار را به من داد و مطمئن بود که به عنوان یک کارگردان تمامی فنون اجرا را به مجری ای که قرار بود در کنارم باشد یاد خواهم دادولی من نپذیرفتم.
شما مجری هستید که از تمامی اعضای صورت و دست تان در اجرا بهره می گیرید فکر می کنید اگر به رادیو بروید باز هم می توانید این حرکات فیزیکی را به مخاطب منتقل کنید ؟
بله (البته اگر به رادیو بروم ) معتقدم احساس اگر واقعی باشد و چیزی که گوینده بیان می کند با باورهایش ارتباط نزدیکی داشته باشد ، حتی اگر بیننده هم گوینده رادیو را نبیند باز هم می تواند بفهمد که در آن لحظه چه حرکتی دارد.
شما به عنوان یک هنرمند از زندگی خارج از محیط کاریتان راضی هستید یا بهتر بگویم لذت می برید ؟
من معتقدم اگر یک انسان (چه هنرمند چه غیر هنرمند ) در روش زندگی کردن موفق باشد ، بالطبع رضایت کاملی نیز از زندگی اش خواهد داشت و اگر جایگاه و موقعیت خود را بشناسد خیلی از مسائل و مشکلات را به وجود نمی آورد .
منظورتان از مشکلات ، همان زندگی شخصی هنرمندان است که در دسترس عموم قرار می گیرد و در حال حاضر به جای ممنوع الفعالیت شدن هنرمند ، او را معروف تر نیز می کند ؟
بله من می گویم هنگامی که دوربین ، برای ثانیه ای تصویر من را نشان می دهد به اندازه هزار سال نسبت به مردم مسوولیت پیدا می کنم و اگر موقعیتم را فراموش کنم ، شاید مسائلی به وجود آید که غیر قابل جبران باشد.
صحبت شما کاملا درست است . دیده شدن در رسانه و شناخته شدن و در اذهان عمومی ماندن ، دلیلی است برای انجام ندادن خیلی از کارهایی که انسان های عادی به راحتی انجام می دهند و هیچ مشکلی برایشان به وجود نمی آید؟
بله مثل مسئله طلاق که در جامعه ما به وفور دیده می شود ولی مردم منتظرند که فلان هنرپیشه طلاق بگیرد تا بگویند 99 درصد هنرمندان طلاق گرفته اند .
اینطور زندگی کردن ، هنرمند را در مضیقه می گذارد که هر جایی نرود ، هر کاری نکند و در کل آن طور که می خواهد زندگی نکند . شما در جایگاه یک هنرمند قرار دارید ، از این موقعیت راضی هستید ؟
راضی که نه ولی انسان برای رسیدن به یک مقوله باید چندین چیز را فدا کند .
به فکر تاسیس مکانی برای آموزش اجرا به افراد علاقه مند نیستید ؟
نه ، چون برگزاری این کلاس ها بوی پول می دهد و اسم و جایگاه خوبی ندارد . در عوض هر کسی که در این زمینه از من کمکی بخواهد ، دریغ نمی کنم .
آخرین پلان مجری گری را چطور توصیف می کنید ؟
به نام خدا همیشه آغاز می کنیم .
ابتدا برای سلام و عرض ادبی می آییم به خانه های پر مهر دیگران ، زان پس زمانی را می مانیم به میهمانی ایشان هستیم . با همیشه در پیش و زمانی را به این باور می رسیم که بهتر است نباشیم ، نه اینکه باشیم . بی شک آنگاه با سلامی دیگر برای خداحافظی می آییم برای رفتن و بعد می گوییم به بهانه خداحافظی می سپاریمتان به خداوندگار همیشه در پیش و بهتر است در این قاب پر ضیافت به دیگران بسپاریم این میهمانی را .
(وطن امروز 2 آذر 1387)
نظر خود را بنویسید